نویسنده با قلمش و افکارش شهید می شود و رزمنده با تفنگ و همتش. نترسیم از اینکه در شبکه های مختلف اجتماعی، عکس سردار قاسم سلیمانی را منتشر کنیم و به این فکر نکنیم، که این اقدام ما باعث شود، پیج اینستاگرام و توییتر و .... ما را حذف کنند. ما که نباید برای جلب رضایت سازنده و گردانندگان اینگونه شبکه خنثی عمل کنیم و مطلب بذاریم. این جفاست به حق نظام. سرباز نظام باید جسور باشد، علی وار و زینب وار عمل کند. وقتی که اعتقادات راسخ و عمیق باشد. حرف و عملت را دوست  می پذیرند و  هم دشمن. از همه بالاتر رضایت خداست. اینجاست که می گویم، نویسنده با فکرش و قلمش شهید می شود. مهم تاثیرگذاریست بر افکار جهان، نظام مهدوی از تو یک نیروی دغدغه مند می خواهد. در فضای مجازی از حقانیت رهبرت، پرچمت، نظامت دفاع کردی، مرجع تقلید نیستم و جسارت هم نمی کنم و فقط نظر شخصیم را می گویم. حکم آن را داری که در دستگاه معاویه بایستد و از حقانیت خاندان پیامبر(ص) و آل علی و فاطمه(س) دفاع کند. پیج، کانال، گروه همه ابزار هستند و ابزار دست بشر، ساختنیست. یک جایی به خودت می آیی و می بینی، که خودت تنها یک لشکری، یک لشکر، که سربازش ابزار دست توست و فرمانده اش هم خودت هستی و افکارت. 

سلمیانی شهید، یک بینش بود، یک باور درست، یک اعتقاد قلبی، یک جهانبینی ، او خود واقعیش را در خودشناسی یافت و قدرتی که خدا به او ارزانی داده بود. پس منتظر نمی نشست، که اسباب جور شود، تا به نظام خدمت کند. از خدا خواست و خدا به او بهترین فکر، هوش، استعداد و توانایی داد، تا از هیچ، همه چیز بسازد و این یعنی جهادسازندگی. جهاد سازندگی یک واژه است، با هزار معنی. یک جهادگر باید اول خود را به سلاح، ایمان، اعتقادات، ارادت، تواضع، جزئی در برابر کل و... ببینید، خود را بسازد، بهت کارش می شود جهاد. این همه را گفتم، که بگویم. خودسازی اولین قدم خدمت به نظام است. وقتی شخص خودش را بسازد، خدا چاره ساز می شود و به او درهای رحمتی را باز می کند، که پیشرفته ترین ابزار دست بشر، در پیشش اسباب بازی خواهند بود.