«شرق بايد... خودش را كه گم كرده پيدا كند. اين‏ها با تبليغات خودشان ما را همچو... غرب‏زده كردند كه همه... مفاخر خودمان را يادمان رفت، براي خودمان ديگر چيزي قائل نيستيم... ما تا نفهميم كه محتاج به آن‏ها نيستيم، نفهميم كه آن‏ها محتاج به ما هستند، نه ما محتاج به آن‏ها، نمي‏توانيم اصلاح بشويم. شرق همه چيز دارد... همه چيزش از غرب بهتر است، فقط تهي‏اش كردند از خودش. ما تا خودمان را پيدا نكنيم... نمي‏توانيم سرپاي خودمان بايستيم. بايد از مغزهاي ما اسم غرب زدوده شود... شرق بايد درِ غرب را ببندد... غرب به ما يك چيزي كه مفيد به حال ما باشد نخواهد داد و نداده است. غرب هر چه به اين طرف فرستاده آن‏هايي بوده كه براي خودش مفيد بوده است، حالا مضرّ به حال ما باشد يا نباشد مطرح نيست»